loading...
سایت فرهنگی و مذهبی "سما"
علیرضا یعقوبی بازدید : 7 جمعه 07 تیر 1392 نظرات (0)

درود بی کران بر پیامبر رحمت و عطوفت حضرت محمد مصطفی (ص)


لقد كان لكم في رسول الله اسوة حسنة (احزاب21)


مي گفتند ما فرستاده اي مي خواهيم كه ازآسمان باشد.ازجنس زميني ها نباشد.شايد براي اين كه مي خواستند فقط از او سخنان زيبا بشنوند، و بعد كه نوبت عمل شد بگويند او از آسمان است كه مي تواند چنين كند. اما خداوند مي فرمايد محمد(صلي الله عليه وآله) خود را نيكو تربيت كرده است و خدا ازمؤمنان مي خواهد او را نمونه بگيرند و مانند او رفتار كنند.

 

  • هر كه را مي ديد سلام مي كرد.
  • وقتي دست مي داد، دستش را نمي كشيد تا طرف مقابل دستش را بكشد.
  • دوست نداشت وقتي به مجلسي وارد مي شود،كسي جلوي پايش بلند شود.
  • هيچ وقت نديدند پايش را جلوِي ديگران دراز كند.
  • اگر كسي كار شايسته اي انجام مي داد، او را تحسين و تشويق مي كرد.
  • قبل ازاين كه بخوابد،كمي قرآن تلاوت مي كرد.
  • چون مي فهميد خدا چيزي را دشمن مي دارد، آن را دشمن مي داشت.
  • طوري بود،كه مردم از او نا اميد نمي شدند.
  • حرف كسي را قطع نمي كرد، مگر آن كه ازحدود شرعي تجاوز مي كرد؛كه يا خودش بلند مي شد يا آن فرد را از سخن گفتن باز مي داشت .
  • هيچ گاه بين دو كار مُخيَّر نشد، مگر آنكه دشوارتر را انتخاب كرد.
  • دنيا و حوادث تلخش او را خشمگين نمي كرد. خشم او براي رضاي خدا بود؛ وقتي كسي حريم الهي را مي شكست.
  • اخلاق آن حضرت بقدري نرم بود كه مردم او را پدر مهربان خود مي دانستند.
  • بر مصيبتهاي بزرگ و تهمت هاي سنگين صبر مي كرد.
  • به كسي خيره نمي شد و نگاه كردنش يك لحظه بيشتر نبود.
  • دوست داشت كسي بدون رفيق سفر نكند.
  • از هيچ نعمتي بد نگفت.
  • دوست داشت هميشه از خوبي ها بگويد.
  • هديه را مي پذيرفت؛ حتي اگر جرعه اي شير بود.
  • كسي را زياد ستايش نمي كرد.
  • با چشم و ابرو اشاره نمي كرد.
  • هميشه با بهترين عطرها خود را خوش بو مي كرد.
  • سخن كه مي گفت، لبخند مي زد.
  • كوتاه سخن مي گفت؛ بدون طول و تفصيل.
  • هيچ فقيري را براي فقر  يا بيماري تحقير نكرد.
  • شجاع ترين مردم بود.
  • مهمان را تا دم در خانه بدرقه مي كرد.
  • تحقيرنمي كرد.
  • معمولا روبه قبله مي نشست.
  • باخويشاوندانش صله ي رحم مي كرد.
  • پوزش عذرخواهان را مي پذيرفت.
  • زبانش را از سخن غيرضرور بازمي داشت .
  • انتقام نمي گرفت.
  • وقتي از چيزي ناراحت مي شد، به نماز و عبادت پناه مي برد.
  • نماز صبحش را كه مي خواند، تاطلوع آفتاب رو به قبله مي نشست وذكر مي گفت.
  • به سوي هيچ خواسته اي دست طمع دراز نكرد.
  • بهترين افراد نزد او خيرخواه ترين براي مردم بود.
  • ازبيماري كه در دورترين نقطه ي كشور هم بود عيادت مي كرد.
  • به ديدار كساني مي رفت كه به ديدارش نمي آمدند.
  • وقتي خشمگين مي شد، رويش را برمي گرداند وچشم هايش را مي بست .
  • خنده اش تبسمي شيرين بود.
  • درمجالس جاي مخصوصي براي خود انتخاب نمي كرد. هرجا جاي خالي بود مي نشست.به يارانش هم مي گفت كه چنين باشند.
  • درمجلس حق همه را ادا مي كرد.
  • هيچ كدام از هم نشينانش احساس نمي كردند كه ديگري از او محترم تر است.
  • اگركسي مي آمد نزدش، صبرمي كرد تاخود او برخيزد و برود.
  • برسفره ي خود، نخستين كسي بود كه غذايش را شروع مي كرد و آخرين كسي كه از غذا دست مي كشيد.
  • وقتي خداحافظي مي كرد مي گفت خدا تقوا را توشه ي شما كند وبه هرخيري برساندتان. هرحاجتي كه داريد برآورده كند ودين و دنياي شما را سالم و ايمن سازد.

منبع: سنن النبی(علامه طباطبائی)

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 7
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 13
  • بازدید کلی : 163